تمام فکر و ذکر یک دانش آموز دبیرستانی، ورود به دانشگاهی است که آن را سرزمین آرزوهای خود میبیند. دانش آموز برای رسیدن به یکی از صندلی های دانشگاه تلاش میکند، بی خوابی میکشد و از تفریحات خود میگذرد. با این امید که با ورود به دانشگاه قرار است به همه قله های فتح نشده برسد. این تصورات بعد از پشت سر گذاشتن ماه های اول و گذراندن خوشی های ترم اول دانشگاه، کم کم رنگ میبازند و جای خود را به تصویری تاریک از آینده میدهند. اینجاست که باید دید انتظاراتی که از دانشگاه داریم تا چه حد واقعبینانه است؟ آیا واقعا دانشگاه جاییست که قرار است مارا به آمال و آرزوهای خود برساند؟
در این سری پست، قصد دارم تجربیات شخصی خودم رو از ورود به دانشگاه و محیط آکادمیک به اشتراک بگذارم. علاوه بر این کوروش سعی میکند در قالب جستار هایی تجربیاتی که مربوط به فضای دانشکده فیزیک است را در اختیار مخاطبان قرار دهد.
تفاوت دانشگاه با دبیرستان
اولین نکته ای که در اصلاح دیدمان نسبت به دانشگاه باید درنظر بگیریم، تفاوتی است که دانشگاه با محیط مدرسه دارد.از تفاوت سطح آموزشی، ساختار ها و نوع تحصیل در دانشگاه که بگذریم، از نظر من مهمترین تفاوتی که بین دانشگاه و دبیرستان وجود دارد، طیف وسیع آدم هایی است که در آن حضور دارند. اگر شما وارد یکی از دانشگاه های مطرح کشور بشوید، دانشجویانی را خواهید یافت که هیچ تناسبی از نظر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی با هم ندارند. این تفاوت فرهنگ ها میتواند از دانشجو یک موجود اجتماعی تر و با تجربه تر بسازد در عین حال این برخورد فرهنگی میتواند چنان مخرب باشد که بعد از آن نتوانید کمر راست کنید! از این رو اگر شما پیش از ورود به دانشگاه دید درستی از شرایطی پیش روی شماست داشته باشید، برای مواجهه با این موضوع آمادگی خواهید داشت.
دیدگاه اطرافیان و جامعه نسبت به دانشجو
شما به طور معمول در سنی وارد دانشگاه میشوید که انتظارات از شما به شدت بالاست. دوران بلوغ را پشت سرگذاشتید و وارد مرحله جوانی شدید و قرار است آینده خود را بسازید. انتظار نزدیکان شما این است که بتوانید با صرفا با ورود به دانشگاه تمام نیازهای آینده شما برطرف شود. به طور مثال آنقدر مهارت کسب کنید که هرکاری را بتوانید انجام دهید یا فقط به دلیل ورود به دانشگاه، شغل مناسبی را به دست آورید. این انتظارات بیجا از دانشجوی بیپاره سال اولی، یک موجود سرخورده میسازد که توانایی هیچ کاری را ندارد. این موجود علاوه بر فشارهای درسی وحشتناک ترم های ابتدایی با بار این انتظارات بیهوده را نیز به دوش بکشد.
تصورات دانشجوی سال اولی از دانشگاه
دانش آموز به تازگی دانشجو شده، تفاوت دانشگاه با دبیرستان را درک نمیکند، اختلاف اجتماعی و فرهنگی را نمیبیند و تحت انتظارات شدید جامعه و اطرافیان قدم به محیط دانشگاه میگذارد. اینکه چه اتفاقاتی در ورود به دانشگاه برای او میافتد را در قدم اول دنبال کنید. اما چیزی که اینجا اهمیت دارد آگاهی دانشجو پیش از ورود به دانشگاه از این سرعتگیرهاست. جوان 19 یا 20 ساله باید تمام تصورات فانتزی ای که از دانشگاه و محیط آن دارد را دور بریزد و با یک دید واقع گرایانه به آن نگاه کند.
در دانشگاه چه چیزی انتظار مارا میکشد؟
تا اینجا باید متوجه این مسئله شده باشید که برای ورود به دانشگاه نیاز داریم دید درستی از محیطی که قرار است وارد آن شویم داشته باشیم. اگر نگاه درستی به دانشگاه داشته باشیم یا در سریعترین زمان ممکن دید درستی از آن بدست آوریم، دانشگاه همان محلی است که قرار است یک جهش بزرگ در زندگی حرفه ای و اجتماعی ما ایجاد کند. بله دانشگاه قرار نیست مارا به آرزو هایمان برساند اما محلی است که قدم به قدم ما را به جلو هدایت میکند.
ما در محیط آکادمیک دانشگاه شروع به تحصیل میکنیم که حالا بیشتر شبیه دبیرستان های دهه 90 است تا دانشگاه های دهه 80 شمسی. از پیگیری لحظه ای درس و مشق تا چک کردن وضع ظاهری و شیطنت های بیشتر دانش آموزی کاملا محیط دانشگاه را متفاوت از چیزی کرده که شاید چند نسل قبلتر تجربه کرده اند.
از طرفی در دانشگاه کسی قرار نیست دنبال شما باشد تا فعالیت پژوهشی یا کار عملی ای بکنید. شما باید ارتباطات خود را گسترش دهید تا بتوانید فعالیت های پژوهشی موردنظرتان را انجام دهید. به جرئت این نکته را تاکید میکنم که مهمترین دستاورد شما از دانشگاه ارتباطاتی است که ایجاد میکنید. در این رابطه در قدم های بعدی بیشتر بحث خواهم کرد.
جمعبندی
برای اکثر دانش آموزان دبیرستانی، دانشگاه مانند یک هندوانه در بسته میماند. نوجوانان هایی که مهمترین سالهای زندگی خود را پشت سر میگذارند، در دانشگاه با بحران هایی روبرو میشوند که حل کردن آنها با توجه به شرایطی که تجربه میکنند (اعم از شرایط تحصیلی و بحرانهای اجتماعی) بدون داشتن پیشزمینه درست از فضای آکادمیک و جو فرهنگی دانشگاه قابل حل نیست. در این مقاله سعی کردم ابعاد مهم و پنهانی که عموما به چشم نمیآید را بررسی کردم؛ گرچه فاکتورهای عمومی تری هم وجود که اکثرا آن را به دانشجویان تذکر میدهند ولی برخورد های اجتماعی و فرهنگی جنبه های مهمی از زندگی دانشجویی هستند که توجه زیادی به آن ها نمیشود.
لینک کوتاه: https://hexist.ir/?p=1255