این روزها که از انتشار فیلم “اوپنهایمر” کریستوفر نولان زمان زیاذی نگذشته، بحثهای زیادی حول این شخصیت علمی و نظامی وجود دارد. عدهای او را فرشته مرگ میدانند که جنایت بزرگی مثل پروژه منهتن، که بیشک یکی از بزرگترین و سیاهترین اتفاقات تلخ در طول تاریخ است،حاصل کارهای اوست و عدهای او را یک فیزیکدان قابل احترام میدانند. در این مقاله قرار است کمی درباره این شخصیت صحبت کنیم.
کمی درباره زندگی علمی اوپنهایمر
جولیوس رابرت اوپنهایمر در 22 آوریل 1904 در شهر نیویورک متولد شد. او از دوران جوانی هوش و اشتیاق استثنایی به علم از خود نشان داد. اوپنهایمر در دانشگاه هاروارد تحصیل کرد و در آنجا تحت راهنمایی دانشمندان برجسته ای مانند پرسی بریجمن تحصیل کرد و در معرض اکتشافات انقلابی مکانیک کوانتومی قرار گرفت. اوپنهایمر پس از اتمام دکترای خود در رشته فیزیک نظری در دانشگاه گوتینگن آلمان، به ایالات متحده بازگشت و به عنوان استاد دانشگاه کالیفرنیا در برکلی پیوست. در آنجا، او کمک های قابل توجهی به مکانیک کوانتومی و نظریه میدان کوانتومی کرد و به دلیل بینش های درخشان و تحقیقات اصلی خود به رسمیت شناخته شد.
کمی درباره بمب اتمی و پروژه منهتن
آزمایش ترینیتی، آغازی بر بمب اتم
در 16 جولای 1945، جهان شاهد اولین انفجار موفقیت آمیز بمب اتمی در بیابان های نیومکزیکو بود. این آزمون که به عنوان آزمون ترینیتی (Trinity) شناخته می شود، لحظه ای مهم در تاریخ را رقم زد. اوپنهایمر به قول معروف بهاگاواد گیتا گفت:
اکنون من به مرگ تبدیل شدم، ویرانگر دنیاها
رابرت اوپنهایمر
پرتاب بمب های اتمی در هیروشیما و ناکازاکی در اوت 1945 جنگ جهانی دوم را به پایانی سریع و ویرانگر رساند. با این حال، این بمبارانها پرسشهای اخلاقی عمیقی را در مورد استفاده از سلاحهای هستهای و پیامدهای این دوره جدید جنگ ایجاد کرد.
پسر کوچولو و مرد چاق!
در 6 آگوست 1945، ایالات متحده بمب اتمی به نام “پسر کوچولو” را بر روی هیروشیما پرتاب کرد که به طور فوری حدود 70000 تا 80000 نفر را کشت و ده ها هزار نفر دیگر در ماه های بعد به دلیل جراحات و قرار گرفتن در معرض تشعشع جان باختند. سه روز بعد، در 9 آگوست 1945، دومین بمب اتمی به نام “مرد چاق” در ناکازاکی پرتاب شد که منجر به مرگ 40000 تا 75000 نفر شد.
بمباران هیروشیما و ناکازاکی تأثیری عمیق و ویرانگر بر جمعیت ژاپن گذاشت و تنها نمونه هایی هستند که در آن از سلاح های هسته ای در جنگ استفاده شده است. تصمیم برای پرتاب این بمبهای اتمی موضوع بحثها و مناقشات شدید در طول سالها بوده است و استدلالهایی هم در زمینههای اخلاقی و هم استراتژیک مطرح شده است. ضروری است بدانیم که توسعه و استفاده از تسلیحات هستهای پیامدهای گستردهای، هم از نظر رنج انسانی و هم پیامدهای ژئوپلیتیکی داشته است، و همچنان موضوعی با اهمیت و نگرانی در حوزه روابط بینالمللی و کنترل تسلیحات است.
ملاحظات اخلاقی و پیامدهای پروژه منهتن
پس از جنگ، اوپنهایمر مدافع کنترل بین المللی انرژی اتمی و ترویج استفاده صلح آمیز از فناوری هسته ای شد. با این وجود، مشارکت او در پروژه منهتن در دوران مک کارتی در دهه 1950 مورد بررسی قرار گرفت. او با اتهامات حامی کمونیست بودن و خطر امنیتی روبرو شد که در نهایت منجر به لغو مجوز امنیتی او شد. این یک تصمیم بحث برانگیز بود که بر حرفه بعدی او سایه انداخت. علیرغم اختلاف نظرها، کمک های رابرت اوپنهایمر به علم غیرقابل انکار بود. او به حضور در آکادمیک ادامه داد و در طول زندگی حرفهای خود به فیزیک نظری، مکانیک کوانتومی و اخترفیزیک کمک کرد.
نقش اوپنهایمر در ساخت بمب اتم
رابرت اوپنهایمر به عنوان رهبر علمی پروژه منهتن نقشی اساسی و ضروری در توسعه بمب اتمی ایفا کرد. مشارکت های او را می توان به شرح زیر خلاصه کرد:
رهبری علمی و جمع کردن افراد: اوپنهایمر به دلیل شهرتش به عنوان یکی از درخشان ترین فیزیکدانان زمان خود، در سال 1942 به عنوان مدیر علمی پروژه منهتن منصوب شد. مدیریت تمام جنبههای علمی پروژه منهتن بر عهده این فرد بوده است. اوپنهایمر همچنین به عنوان رئیس پروژه، نقش کلیدی در گردآوری تیمی از دانشمندان برجسته از سراسر جهان ایفا کرد. من برخی از بهترین ذهن ها در فیزیک را انتخاب کرده ام، از جمله انریکو فرمی، ریچارد فاینمن، و دیگران که سهم قابل توجهی در موفقیت پروژه داشتند.
بینش نظری: تخصص اوپنهایمر در فیزیک نظری در هدایت درک تیم از علم پیچیده پشت شکافت هستهای و رفتار ذرات اتمی ضروری بود. بینش او در غلبه بر چالش های علمی و ایجاد یک مبنای نظری برای طراحی بمب بسیار مفید بود. احتمالا داستان مکالمات وی با آلبرت اینشتین را شنیده باشید.
انتخاب مکان مناسب: اوپنهایمر در انتخاب مکان برای تحقیقات اولیه و امکانات آزمایش شرکت داشت. لوس آلاموس، نیومکزیکو، به عنوان محل اصلی آزمایشگاهی که در آن طراحی و توسعه بمب انجام شد، انتخاب شد. پروژه منهتن یک کار عظیم بود که شامل چندین تاسیسات و تیم ها در سراسر ایالات متحده بود و رهبری اوپنهایمر همچنین همکاری موثر بین این گروه ها را تضمین کرد.
آماده سازی آزمایش: اوپنهایمر به شدت درگیر آماده سازی آزمایش ترینیتی بود، اولین انفجار یک بمب اتمی در ژوئیه 1945. آزمایش موفقیت آمیز قابلیت دوام طراحی بمب را تایید کرد و راه را برای استفاده نهایی آن هموار کرد.
توجه به این نکته مهم است که در حالی که رهبری علمی اوپنهایمر برای توسعه بمب اتمی بسیار مهم بود، او تنها یکی از دانشمندان و مهندسان بسیاری بود که در پروژه منهتن دخیل بودند. ساخت و استفاده موفقیت آمیز از بمب اتمی نتیجه تلاش های مشترک هزاران نفر بود که در زمان جنگ برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش می کردند.