اشتیاق و علاقه مهم ترین مواد اولیه برای بهتر انجام دادن هر کاری هستند. مطالعه فیزیک هم، چه به معنای مطالعه عمومی و آزاد و چه به معنای مطالعه آکادمیک و دانشگاهی، مشمول این قاعده نانوشته است. وقتی صحبت از فیزیک و علاقهمندان فیزیک به میان میآید، این اشتیاق به روشهای مختلفی بروز میکند و طیف متنوعی از افراد را جذب میکند که اسیر اسرار جهان و کاوش طبیعت می شوند. در این مقاله، مسیرهای مختلف علاقهمندان به فیزیک را بررسی خواهیم کرد، از کسانی که آن را به عنوان یک رشته در دانشگاه دنبال می کنند تا کسانی که از کاوش در فیزیک به عنوان یک علاقه شخصی لذت می برند. البته قبل از آن به مقدمه ای کوتاه می پردازم.
مقدمه: فیزیک در صف نانوایی!
ما تحت مرزهای مشخصی قرار است طیف علاقهمندان به فیزیک را معرفی کنیم که البته مبتنی بر سیستم های ایدهآل نیست. یعنی وقتی مثلا می گوییم علاقهمندان به فیزیک به دنبال کاوش حقایق جهان هستند، به معنای این نیست که هر کسی کتابهای فیزیک می خواهد، در حال کاوش بر فراز اسرار جهان است یا آنها را می داند. مسئله بسیار ساده تر از این هاست. فیزیک خواندن باعث می شود ما بیشتر طبیعت را بشناسیم؛ اینکه چرا مثلا وقتی در صف نانوایی میایستیم فیزیک به دردمان نمی خورد، بحث دیگری است!
دسته اول: عالمان تشنه علم
در قلب فیزیک، جستجوی دانش نهفته است. کسی که فیزیک می خواند، معمولا در نقش جستجوگری است که به دنبال شناخت است؛ شناخت طبیعت و زیرمجموعه های آن. طبیعت هم از اتم شروع می شود و به کیهان می رسد. بسیاری از افراد با عطش سیر نشدنی برای درک قوانین اساسی حاکم بر جهان ما به سمت فیزیک کشیده می شوند. آنها سختیهای فضای آکادمیک را در آغوش می گیرند و خود را در کلاس های درس و آزمایشگاهها غوطهور می کنند تا اسرار دنیای فیزیکی را کشف کنند. البته اینطور نیست که هر کسی در دانشگاه رشته فیزیک میخواند در دسته علاقهمندان به فیزیک جای میگیرد.
این فیزیکپیشگان مشتاق ساعتها با چارچوبهای نظری پیچیده دست و پنجه نرم میکنند، معادلات ریاضی را بررسی میکنند و در تحقیقات تجربی شرکت میکنند. شور و اشتیاق آنها با میل به مشارکت در مرزهای دانش در حال گسترش، افزایش مرزهای درک انسانی، تقویت می شود. این افراد از نظر بقیه به عنوان آدم های “خلوضع” یا “دیوانه” خطاب می شوند. شاید دچار شگفتی شوید که بگویم اینطور آدم ها در دنیای واقعی هم وجود دارند، نه فقط در فیلم های و دنیاهای فانتزی. این ها واقعا علاقهمندان به فیزیک هستند.
دسته دوم: یادگیران مادامالعمر
علاقه به فیزیک هیچ مرزی از سن و تحصیلات رسمی نمی شناسد. کسانی هستند که اگرچه فیزیک را به عنوان یک حرفه دنبال نمی کنند، اما در گسترش درک خود از این موضوع آرامش می یابند. این یادگیرندگان مادامالعمر با کنجکاوی سیری ناپذیر درباره دنیای اطرافشان، به سفر های کوتاه و بلند و شخصی در دنیای فیزیک می روند. آنها درگیر خودآموزی، کتابها، دورههای آنلاین و مستندهایی هستند که جنبههای مختلف فیزیک را بررسی میکنند.
اینها با هر مفهوم جدیدی که درک می کنند، درک خود را از پیچیدگی های جهان عمیق تر می کنند. اشتیاق آنها با عطش دانشی که فراتر از جاهطلبیهای شغلی و قرن بیست و یکی است، تقویت میشود و از کشف شگفتیهای کیهان با سرعت خود لذت میبرند.
دسته سوم: همرسانی کنندگان فیزیک
دسته ای از علاقه مندان به فیزیک هستند که با به اشتراک گذاشتن دانش خود با دیگران، اشتیاق خود را فراتر از اکتشاف شخصی گسترش می دهند. در واقع اینها در سفر و جستجوگری شان بقیه را هم شریک می کنند. این افراد می توانند نقش مهمی در پر کردن شکاف بین مفاهیم پیچیده علمی و عموم مردم داشته باشند. آنها می توانند نظریه ها و پدیده های پیچیده را به زبانی ساده و عامیانه ای برای مردم ترجمه می کنند و علم را به صورت جذاب و قابل ارتباط جلوه دهند.
گرچه به طور شخصی معتقد هستم این افراد فیزیک را فیلتر می کنند و تنها قسمت های جذاب و عمدتا غیر واقعی آن را به نمایش عموم می گذارند، اما بالاخره در خدمت فیزیک هستند. از طریق رسانه های مختلف مانند نوشتن، پادکست، و سخنرانی عمومی، آنها تلاش می کنند تا حس شگفتی را در مردم برانگیزند و دیگران را ترغیب کنند تا زیبایی و ارتباط فیزیک را در زندگی روزمره ما درک کنند. اشتیاق آنها در نزدیکتر کردن علم و پرورش عشق به فیزیک در افراد مختلف از هر طبقهای است. البته این تعریف از این افراد خیلی ایدهآل است.
دسته چهارم: خیرهشوندگان به چمن!
همانطور که گفته شد همه علاقه مندان به فیزیک توسط آموزش رسمی یا ارتباطات علمی آکادمیک هدایت نمی شوند. کسانی هستند که از مشاهده دنیای اطراف خود از طریق دریچه فیزیک لذت می برند. یعنی اینطور نیست که علاقهمندان به فیزیک همگی در دانشگاه رشته فیزیک بخوانند. آنها دارای کنجکاوی طبیعی هستند که آنها را وادار می کند تا ماهیت جهان فیزیکی را زیر سوال ببرند و کشف کنند. از قوس برازنده یک توپ پرتاب شده تا الگوهای مسحورکننده ای که توسط امواج در یک بدنه آب تشکیل شده است، آنها خود را اسیر تأثیر متقابل نیروها و انرژی ها می یابند.
اشتیاق آنها در جستجوی پاسخ و پذیرش درک عمیق تر از اصول فیزیکی حاکم بر وجود ما نهفته است. آنها از طریق کنجکاوی خود پیوندهای پنهان را کشف می کنند و از ظرافتی که جهان با آن کار می کند شگفت زده می شوند. اگر روزی فردی را دیدید که روی چشم ها به شکم دراز کشیده و به تکه ای از چمن یا سبزه ای خیره شده و شما به وادار می کند که با ترساندن او یا پرت کردن حواسش به او کمک کنید از عالم هپروت بیرون بیاید، شما شاهد یک فرد کنجکاو بوده اید. لطفا کاری به او نداشته باشید!
جمعبندی
اشتیاق در حوزه فیزیک حد و مرزی نمی شناسد. چه کسی آن را به صورت آکادمیک دنبال کند، آن را به عنوان یک علاقه شخصی کشف کند، یا شگفتی های آن را به دیگران منتقل کند، عشق مشترک به فیزیک ما را در کنجکاوی ما در مورد جهان متحد می کند. از طریق اشتیاق جمعی است که ما همچنان مرزهای دانش را پیش میبریم و اسرار کیهان را یکی یکی کشف میکنیم. بنابراین، هر جا که مسیرتان ممکن است شما را هدایت کند، اشتیاق خود به فیزیک را در آغوش بگیرید و بگذارید شما را به قلمروهای جدیدی از درک و الهام هدایت کند.
لینک کوتاه: https://hexist.ir/?p=875